ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

دختر گلم آیدا

عزیزکم نه آنچنان عاشق باش که هيچ چيز را نبيني، نه آنقدر ببين که هرگز عاشق نشوي!

دست خاله مهری درد نکنه که این شنل خوشگل را برام بافته كسي در باد مي خواند تو را تا اوج مي خواهم براي ناز چشمانت چه بي صبرانه مي مانم د لم تنگ است و بي يادت در اين غربت نمي مانم تو هستي در وجود من تو را هرگز نمي رانم ...
13 تير 1390

عزیزکم نه آنچنان عاشق باش که هيچ چيز را نبيني، نه آنقدر ببين که هرگز عاشق نشوي!

دست خاله مهری درد نکنه که این شنل خوشگل را برام بافته كسي در باد مي خواند تو را تا اوج مي خواهم براي ناز چشمانت چه بي صبرانه مي مانم د لم تنگ است و بي يادت در اين غربت نمي مانم تو هستي در وجود من تو را هرگز نمي رانم ...
13 تير 1390

خدايا من عاشق توام و به تو نياز دارم ، هم اينک به قلبم بيا »

اشک رازیست...لبخند رازیست...عشق رازیست... اشک آنشب لبخند عشقم بود... قصه نیستم که بگویی...نغمه نیستم که بخوانی...صدا نیستم که بشنوی یا چیزی که چنان که بدانی...یا چیزی که چنان ببینی...من درد مشترکم را فریاد کن ... دستت را به من بده دستهای تو با من آشناست... ای دیر یافت که با تو سخن میگویم بسان که ابر با طوفان...بسان که علف با صحرا...بسان که باران با دریا...بسان که پرنده با راهها...بسان درخت که با جنگل سخن میگوید... زیرا که ریشه های تو را من دریا فته ام ...زیرا که صدای تو با صدای من آشناست   ...
13 تير 1390

خدايا من عاشق توام و به تو نياز دارم ، هم اينک به قلبم بيا »

اشک رازیست...لبخند رازیست...عشق رازیست... اشک آنشب لبخند عشقم بود... قصه نیستم که بگویی...نغمه نیستم که بخوانی...صدا نیستم که بشنوی یا چیزی که چنان که بدانی...یا چیزی که چنان ببینی...من درد مشترکم را فریاد کن ... دستت را به من بده دستهای تو با من آشناست... ای دیر یافت که با تو سخن میگویم بسان که ابر با طوفان...بسان که علف با صحرا...بسان که باران با دریا...بسان که پرنده با راهها...بسان درخت که با جنگل سخن میگوید... زیرا که ریشه های تو را من دریا فته ام ...زیرا که صدای تو با صدای من آشناست ...
13 تير 1390

خدايا من عاشق توام و به تو نياز دارم ، هم اينک به قلبم بيا »

به قلبم نشستی نگفتم چرا ؟؟ دلم را شکستی نگفتم چرا ؟؟ یکی خواب شبهای من را ربود....              چو دیدم تو هستی نگفتم چرا ؟؟ دخمله مامان چند روزی که شبها رو خوب نمی خوابه ...                   ...
13 تير 1390